استون مارتین ویراژ به معنای واقعی کلمه، شکاف بین DB9 زیبا و DBS جذاب را از نظر طراحی تهاجمی، قدرت موتور، تنظیم تعلیق و قیمت پر میکند. از دیدگاه یک فرد معمولی، تفاوت زیادی بین این مدلها وجود ندارد و حتی برای طرفداران حرفهای آستون مارتین هم تشخیص استون مارتین ویراژ از مدلهای دیگر در یک نگاه سخت خواهد بود. اما اگر تنها براساس ویژگیها قضاوت کنیم، ویراژ چیزهای زیادی برای ارائه دارد.
نیروی محرکه استون مارتین ویراژ یک موتور V12 آلومینیومی 6 لیتری است که بهصورت دستساز ساخته میشود. با 20 اسب بخار اختلاف در قدرت موتور، میتوانید در محدوده DB9 یا DBS قرار بگیرید. اما برخلاف استون مارتین DB9، ویراژ به طور استاندارد با ترمزهای کربن سرامیکی الهام گرفته از مسابقات و چرخهای 20 اینچی عرضه میشود.
شاید عجیب به نظر برسد که یک خودرو با 489 اسب بخار قدرت و موتور V12 را بهعنوان خودرویی آرام یا حتی تنبل توصیف کنیم، اما این دقیقا حسی است که هنگام رانندگی با استون مارتین ویراژ تجربه میکنید، حتی با وجود شتاب 0 تا 100 کیلومتر در ساعت که در 4.9 ثانیه به دست آمد. این توصیف به هیچ وجه منفی نیست. با اینکه دستیابی به گشتاور و قدرت اوج نیاز به دور موتورهای نسبتا بالا دارد، اما ویراژ در دور موتور 2000 دور در دقیقه گشتاوری معادل 370 پوند فوت تولید میکند و حتی در استفادههای غیراضطراری نیز حس قدرت زیادی به شما میدهد.
در چنین حالتی، با قرار دادن گیربکس در حالت تمام اتوماتیک و خاموش کردن حالت اسپرت، استون مارتین ویراژ یک خودروی بسیار آرام و در عین حال جذاب است. رانندگی با آن آسان است، اما همیشه به شما یادآوری میکند که یک سوپرکار است و تنها یک فرمان یا پدال فاصله با تجربهای هیجانانگیز دارید. گیربکس، با اینکه قابل قبول است، هنوز هم در زمانی که نیاز به عملکرد حداکثری دارید، بیش از حد کند عمل میکند و گاهی مکثهای طولانی دارد و بهطور کلی آن سرعت و صیقلی را که از چنین خودروی ردهبالایی انتظار دارید، ندارد.
به گفته آستون، این بخش بیش از هر چیز دیگری باید استون مارتین ویراژ را از دیگر مدلهایش متمایز کند. کمکفنرهای تطبیقی در حالت پیشفرض بهترین عملکرد را دارند، وقتی که بدنه خودرو تحت کنترل است و در عین حال کمکفنرها ضربات جاده را در هر سرعتی جذب میکنند. با اینکه تعلیق ممکن است بر روی سطوح ناهموار تیز ناخوشایند باشد، اما در بیشتر مواقع کیفیت سواری، که محکم ولی به خوبی تنظیم شده است، یک مصالحه کاملا قابل قبول است. هندلینگ نیز به همان اندازه چشمگیر است. شاید به تیزی یا پاسخدهی سریعترین خودروها در این رده قیمتی نرسد، اما شاسی به خوبی تنظیم شده است. فرمان بازخورد کافی دارد و تعادل طبیعی آن به گونهای است که میتوانید به ویراژ اعتماد کنید و نتیجه خوبی بگیرید.
در زیر این بدنه جذاب Aston Martin Virage، ساختاری آشنا قرار دارد. استون مارتین ویراژ نیز بر پایه معماری آلومینیوم چسبی ساخته شده است که سختی آن برابر با عرشه پروازی یک ناو هواپیمابر است. ویراژ از رینگهای 20 اینچی آلومینیومی بهره میبرد؛ نرخ فنرها و بوشها مختص ویراژ است و در جایی بین DB9 و DBS قرار دارد و سیستم تعلیق توسط یک سیستم تطبیقی جدید بیلشتاین با دو حالت پیشفرض عادی و اسپرت انجام میشود. منبع سرعت بالا در این خودرو، موتور آلومینیومی V-12 آستون است. در این مدل، این موتور 489 اسب بخار قدرت و 420 پوند فوت گشتاور تولید میکند، این 20 اسب بخار بیشتر از DB9 و 20 اسب بخار کمتر از DBS است. تنها گیربکس موجود همان گیربکس شش سرعته اتوماتیک ZF Touchtronic II است.
اگر کنجکاو هستید، Virage یعنی چه؟ در زبان فرانسوی به معنی پیچ و خم، چرخش، انحنا است. این کلمه نه فعل که یک اسم است. اما آنچه به نظر میرسد در زبان ویژه خودروهای استون مارتین به معنای GT با موتور V-12 که قیمتی بین DB9 و DBS باشد. خودروهای استون مارتین ویراژ و دو مدل DB دارای همان معماری، نسخههایی از همان موتور V-12 و طراحی عمومی مشابه هستند، که این مورد آخر در تمامی مدلهای آستون به جز مدل Cygnet صدق میکند. نمایندگان استون مارتین به ما میگویند تفاوت بین DB9، Virage و DBS در این است که هر کدام به نیازهای خاص صاحبان خود پاسخ میدهند. اما آنچه ما برداشت میکنیم این است که ویراژ برای خریدارانی است که فکر میکنند به چیزی کمی لوکستر از DB9 نیاز دارند، اما نمیخواهند فاصله مالی زیادی با DBS ایجاد کنند.
راههای مختلفی برای نگاه کردن به استون مارتین ویراژ وجود دارد. افراد بدبین ممکن است این خودرو را مدلی غیرضروری بدانند که شکافی بسیار باریک در بین محصولات آستون ایجاد میکند؛ تنها یک خودروی GT اسپرت دیگر که تفاوت چندانی با مدلهای DB9 یا DBS ندارد، که هر دو از همان پلتفرم و موتور 6 لیتری V12 استفاده میکنند و در خط تولید شرکت، ویراژ را احاطه کردهاند. اما افراد خوشبین ممکن است آن را آستونی بدانند که همه منتظرش بودند. تیزتر، قدرتمندتر و پیچیدهتر از DB9، اما کمتر نمایشی از DBS، و با حفظ ویژگیهای کلاسیک گرند تورر آستون که بهطور مناسب در این مدل میانرده ترکیب شدهاند. این خودرو در درجه اول یک خودروی GT شیک و در درجه دوم اسپرت است. با این حال، باید گفت که دارای ویژگیهای طراحی متعددی است که به طرز قابل توجهی مشابه DBS هستند.
تشخیص استون مارتین ویراژ از مدلهای دیگر DB نیازمند چشمی دقیق و حساس به جزئیات استون مارتین است. جلوپنجره، سپر جلو و چراغهای جلو جدید هستند، هرچند که آشنا به نظر میرسند . چراغهای LED به خط کناری آن اضافه شدهاند. شکل رکابها بهبود یافته و یک دیفیوزر جدید در زیر سپر عقب قرار دارد. درون خودرو، یک جشن باشکوه از آلومینیوم، فیبر کربن، چوب گردو و چرم انتظار شما را میکشد، که به زیبایی طراحی و دوخته شدهاند و علاوه بر چشمها، حس بویایی و لمس شما را نیز تحریک میکنند. استون مارتین ادعا میکند که هر خودرو نمایانگر 70 ساعت کار دستی است که به دقت و با حوصله انجام شده است. این همان هنر دستسازی است که به سطح هنر ارتقا یافته است.
نیازها و خواستهها در این سطح از قیمتها به هم نزدیک میشوند، بنابراین آن را به زبانی که همه بفهمیم توضیح میدهیم. قیمت اولیه DB9 از 189 هزار دلار شروع میشود. قیمت پایه DBS برابر با 273 هزار دلار است. برای فهمیدن اختلاف قیمتها نیازی به دانستن ریاضی نیست. آیا این شکاف در قیمتها واقعا نشاندهنده خلایی در خط تولید استون مارتین است که ممکن است مشتریان بالقوه را از دست دهد؟ به نظر ما بعید است، اما این خلا همان چیزی است که ویراژ قصد پر کردن آن را دارد. قیمت آن از 211 هزار دلار شروع میشود.
کابین استون مارتین ویراژ بیشتر ساده و بدون شلوغی است. برخلاف بنتلی کانتیننتال GT که در همین رنج قیمتی قرار دارد، آستون از صفحهنمایش چندمنظورهای که مرکز داشبورد را تحت تسلط قرار میدهد استفاده نکرده است. در عوض، شما با یک صفحهنمایش کوچک رادیویی و مجموعهای از دکمهها و ولومها برای کنترل سیستمهای صوتی، تهویه مطبوع، ناوبری و ارتباطات مواجه هستید. عملکردهای روزمره به صورت کاملا شهودی انجام میشوند، اما برخی کارها که نیاز به جستجو در زیرمنوها دارند، ممکن است به طور غیرضروری پیچیده به نظر برسند.
از نظر امکانات تکنولوژیکی، استون مارتین ویراژ با سیستم صوتی اختیاری Bang & Olufsen BeoSound Virage عرضه شده است؛ یک سیستم 8 هزار دلاری با توان هزار وات که از داشبورد بیرون میآیند. صدای این سیستم فوقالعاده است و نوتهای بالا در آهنگها هیچگاه بهتر از این به گوش نرسیدهاند. همچنین، برای مدل 2012 یک سیستم ناوبری بهروز شده با قدرت Garmin ارائه شده است که رابط کاربری آن ساده و نقشهها واضح هستند. این سیستم به طور هوشمندانهای در زیر یک پنل مخفی بالای داشبورد قرار دارد و تنها زمانی که نیاز به استفاده از آن دارید، نمایان میشود.
فضای داخلی آستون مارتینها به طرز عجیبی باعث میشود همزمان تحت تأثیر چرمهای باکیفیت، دکمههای شیشهای و لوکس بودن کلی قرار بگیرید. کیفیت ساخت و جزئیات بینظیر است. فضای داخلی بسیار لوکس است، اما در عین حال ظریف و حساس نیست. احساس میشود که این یک خودرویی است که تمایل دارد و انتظار میرود که رانده شود و استحکام خاصی در کنترلها و سطوحی که با آنها تعامل دارید وجود دارد. تقریبا هر چیزی که لمس میکنید از چرم، آلومینیوم یا شیشه ساخته شده است. این مدل با تنظیمات 2+2 عرضه شده بود.
صندلیهای جلو محکم هستند، اما خستهکننده نیستند و پیدا کردن موقعیت راحت برای رانندگی سخت نیست. گرمکن صندلیها نیز بسیار قوی است. همانند سایر آستونهای مدرن، از جمله استون مارتین رپید، صندلیهای عقب تقریبا بیفایده هستند. انگار فقط برای یک زرافه کوچک مناسب هستند. وقتی کاپوت بلند استون مارتین ویراژ را باز میکنید که تقریبا هیچ وزنی ندارد، با موتور 6 لیتری V12 روبرو میشوید. محل قرارگیری این موتور، که تا حد ممکن به عقب فشرده شده، به عنوان یک یادآوری بصری از توزیع وزن کامل عمل میکند. یک پلاک نصبشده روی پانلهای سیاه پوشاننده فضای جلوی موتور، وضعیت دستساز بودن خودرو و نام بازرس نهایی را که قبل از خروج از خط تولید تأیید شده است، نشان میدهد.
اگرچه موتور استون مارتین ویراژ با وجود رقابتی نبودن زیاد، همچنان رضایتبخش است، اما نمیتوان درباره عملکرد گیربکس اتوماتیک آن زیاد مشتاق بود. نمیتوان گفت که پاسخهای آن کند است، به خصوص در حالت اسپرت که نسبت به حالت عادی بسیار سریعتر عمل میکند. اما برای کسانی که تجربه استفاده از گیربکسهای دستی خودکار مدرن را دارند، گیربکس Touchtronic آستون مارتین چندان جالب نیست.
در پایان یک روز سرد و لغزنده، ما از پاسخهای سریع و چابک ویراژ، حرکات کنترلشده بدنه و فرماندهی دقیق آن تحت تأثیر قرار گرفتیم. ویراژ ممکن است به سرعت برخی خودروهای دیگر در این محدوده قیمتی نباشد، اما ترکیب ساختار مستحکم، سیستم تعلیق بازوی کنترلی و سیستم تعلیق تطبیقی آن باعث میشود که این خودرو اعتبار اسپرت بالایی داشته باشد. مانند سایر مدلهای آستون، ویراژ تعادل خوبی دارد. موتور تا حد ممکن به عقب نصب شده تا توزیع وزن 50/50 جلو و عقب را تضمین کند.
هیچکس نمیتواند انکار کند که مدلهای DB9 یا DBS یک خودروی زیباست. این طراحی کلاسیک و خاطرهانگیز چیزی است که آستون در آن تخصص دارد. زیر این ظاهر جذاب، مهندسی آشنایی قرار دارد. در جلوی خودرو یک موتور 6 لیتری V12 قرار گرفته که برای این نسخه به گونهای تنظیم شده که 489 اسب بخار قدرت در 6500 دور در دقیقه و 420 پوند فوت گشتاور در 5750 دور در دقیقه تولید میکند. قدرت از طریق گیربکس شش سرعته ZF به چرخهای عقب منتقل میشود. یکی از مهمترین بهروزرسانیها در سیستم تعلیق تطبیقی است که قبلا در DBS دیدهایم اما برای طبیعت آرامتر ویراژ تطبیق یافته است.
به دلیل سقف محدودتر در مدل ولانته، صندلیهای عقب برای هر موجودی که پا و سر دارد بیاستفاده هستند. با این حال، فضای خوبی برای چمدانها فراهم میکنند که به آن نیاز خواهید داشت. موقعیت رانندگی نیز پر از نقاط قوت و ضعف است. با وجود صندلیهای 10 جهته، پیدا کردن موقعیتی راحت سخت است و صندلیهای بسیار محکم، بهترینهایی نیستند که در GTهای ردهبالا دیدهایم. حتی با وجود این مشکلات کوچک، کابین استون مارتین ویراژ از نظر زیباییشناسی دلنشین است. با طبیعت تجملاتی و پر زرق و برق خودرو همخوانی دارد. بدون شک میتوانست بهتر باشد، اما برای اکثر خریداران، فضای داخلی تنها کیفیت بالای ویراژ را تأکید خواهد کرد.
در بازار خودروهای اسپرت لوکس و گرند تورینگ، گزینههای دیگری مانند آئودی R8، بنتلی کانتیننتال GT، جگوار XKR، مرسدس بنز SLS AMG یا پورشه 911 توربو وجود دارند. هر یک از این خودروها تجربه رانندگی منحصربهفردی با قیمتهای متفاوت ارائه میکنند. ممکن است استون مارتین ویراژ بهترین خودرو نباشد، اما آنچه در اوج هیجان کم دارد را با ظاهر خیرهکننده، قابلیت رانندگی روزمره و شخصیت بینظیر جبران میکند.
منبع: آذین بلاگ
نظر شما